شيطان پرستي
وضعیت فعلی این گروهها در ایران در 5 بند خلاصه میشود: 1- تحرک در اینترنت وبلاگنویسی ،گفتگو در محیط یاهو 360 درجه ، سایت کلوپ دات کام ، دریافت خبرنامهها و ... از جمله تحرکات اینترنتی شیطانپرستان ایرانی است که تاکنون نیز ادامه دارد. 2- ترویج نمادها مغازهها و اصناف فروشنده زیورآلات نقرهای، فروشگاههای پوشاک جوانان و بانوان علیالخصوص در شهر تهران وظیفه عمده ترویج شیطانپرستی در داخل کشور را بر عهده دارند. در برخی موارد حتی میتوان اظهار کرد که فروشندگان و مدیران حتی اطلاع اندکی از محتوای عمل خود ندارند. همچنین گفتنی است برخی از چهرههای مطرح موسیقی پاپ و متالیکا در تهران و شهرستانها به کرات و از طرق مختلف این نمادها را حمل و معرفی و به صورت مستقیم و غیرمستقیم به ترویج آنها میپردازند. سایتها و وبلاگهای فارسیزبان نیز نقش عمدهای را در گسترش و معرفی این نمادها ایفا میکنند. 3- ترویج متالیکا گروههای موسیقی متالیکا همچون گروه "رامان" و گروه (DSD) که توسط "بابک خواجهپور، ژانو باغومیان، لویک یومیان و کارن آراکلیان" اداره میشود به عنوان شاخصی از فعالیت رو به گسترش گروههای متالیکا قابل ذکر هستند. 4- پارتیهای شبانه پارتیهای شبانه " رپرها " ، جشنهای فارغالتحصیلی و مهمانیها خاص دوستانه همواره به عنوان کانون فعالیت شیطانپرستان قابل ذکر هستند . در این مراسم و هر بار گروهی از جوانان با انواع و اقسام مختلف با اندیشهها و ظواهر شیطانگرایی آشنا و یا جذب آنها میشوند. 5- همکاری با سلطنتطلبها اوایل سال گذشته میلادی خبری در وبلاگهای وابسته به شیطانپرستان ایران منتشر شد که " اهریمن " سر کرده ایشان پیوستن گروهش را به " انجمن پادشاهی ایران " اعلام میکرد. (نحوه ورود و شکل گیری گروههای شیطانپرستی در ایران (2)، خبرگزاری فارس، 11/10/86.) وضعیت فعلی این گروهها در ایران در 5 بند خلاصه میشود: 1- تحرک در اینترنت وبلاگنویسی ،گفتگو در محیط یاهو 360 درجه ، سایت کلوپ دات کام ، دریافت خبرنامهها و ... از جمله تحرکات اینترنتی شیطانپرستان ایرانی است که تاکنون نیز ادامه دارد. 2- ترویج نمادها مغازهها و اصناف فروشنده زیورآلات نقرهای، فروشگاههای پوشاک جوانان و بانوان علیالخصوص در شهر تهران وظیفه عمده ترویج شیطانپرستی در داخل کشور را بر عهده دارند. در برخی موارد حتی میتوان اظهار کرد که فروشندگان و مدیران حتی اطلاع اندکی از محتوای عمل خود ندارند. همچنین گفتنی است برخی از چهرههای مطرح موسیقی پاپ و متالیکا در تهران و شهرستانها به کرات و از طرق مختلف این نمادها را حمل و معرفی و به صورت مستقیم و غیرمستقیم به ترویج آنها میپردازند. سایتها و وبلاگهای فارسیزبان نیز نقش عمدهای را در گسترش و معرفی این نمادها ایفا میکنند. 3- ترویج متالیکا گروههای موسیقی متالیکا همچون گروه "رامان" و گروه (DSD) که توسط "بابک خواجهپور، ژانو باغومیان، لویک یومیان و کارن آراکلیان" اداره میشود به عنوان شاخصی از فعالیت رو به گسترش گروههای متالیکا قابل ذکر هستند. 4- پارتیهای شبانه پارتیهای شبانه " رپرها " ، جشنهای فارغالتحصیلی و مهمانیها خاص دوستانه همواره به عنوان کانون فعالیت شیطانپرستان قابل ذکر هستند . در این مراسم و هر بار گروهی از جوانان با انواع و اقسام مختلف با اندیشهها و ظواهر شیطانگرایی آشنا و یا جذب آنها میشوند. 5- همکاری با سلطنتطلبها اوایل سال گذشته میلادی خبری در وبلاگهای وابسته به شیطانپرستان ایران منتشر شد که " اهریمن " سر کرده ایشان پیوستن گروهش را به " انجمن پادشاهی ایران " اعلام میکرد. (نحوه ورود و شکل گیری گروههای شیطانپرستی در ایران (2)، خبرگزاری فارس، 11/10/86.)
باید یادآور شد که علاوه بر تمامی موارد مورد اشاره در این بخش یعنی زمینه جذب" باید به تکرار برخی از آنها پرداخت،که در کشورمان دارای بازخورد مثبت بوده است .
1- انتشار سیدی ، کاست و پوستر مربوط به خوانندگان متالیکا. 2- گسترش یافتن سایتها وبلاگهای مربوط به شیطان پرستی. 3- تبلیغ و اطلاعرسانی از طریق پارتیهای شبانه و گفتگوهای دوستانه علیالخصوص در مناطق مرفه شهرهای تهران، شیراز و ... 4- تبلیغ در تالارهای گفتگوهای مجازی.
آورندگان شیطانپرستی به ایران شامل افراد و گروه های ذیل میباشند: 1- تحصیلکردگان و سرخوردگان اجتماعی در خارج از کشور که عمدتا دچار خسارت و شکستها سنگین مادی معنوی شدهاند. 2- فرزندان منافقین فراری، سلطنتطلبها، مفسدان اقتصادی رژیم پهلوی که قبل و بعد از انقلاب موفق به فرار از کشور و محاکمه انقلابی شدند. 3- افرادی از خانوادههای بسیار ثروتمند ساکن و مقیم داخل کشور که عمدتا دارای روابط خانوادگی و .. با خارج نیز میباشند. 4- جاسوسان فرهنگی سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی که با هدف استحاله فرهنگی وارد کشور شدند. 5- فعالان حوزه هنر و موسیقی که با کشورهای دیگر علیالخصوص آمریکا، انگلیس، کانادا و استرالیا در ارتباط بوده و بنابر دلایل حرفهای و شغلی مسافرت های متعددی داشتهاند.
موسيقي هاي شيطاني سبكهاي مختلفي دارد اما شايد متاليكا و بلك متال مهم ترين سبكهاي موسيقي در خدمت سيطنيسم باشند . متاليكا يا همان موسيقي تاريكي موسيقي است كه هيچ واژه ارزشي در آن يافت نميشود دعوت به تاريكي و شعار هاي ضد اخلاقي ،فحاشي ،خشونت و اعمال كثيفي چون خوردن خون و ادرار و مدفوع در كنسرتها وحمايت از همجنس بازي از جمله ضد ارزشهاييست كه بر فضاي متاليكا حاكم است اين گروه در حمايت از هم جنس بازي وقاحت به حدي رساندند كه در سالروز مرگ كوئين هم جنس باز مشهور امريكا آلبوم خود را به ياد او منتشر كردند تا همه از اين اعتقاد سخيف آنها مطلع شوند . بلك متال نيز چيزي شبيه متاليكا از حيث آرمانيست و تنها تفاوت آنها در سبك نواختن و استفاده از آلات مختلف موسيقي ست و حتي بلك متال به خاطر آنكه بعد از متاليكا ظهور كرد به مراتب ضد ارزشي تر از متاليكاست. آنچه جالب وقابل توجه ميباشد اين است كه در موسيقي هاي شيطاني هيچ اثري از لطافت حاكم بر موسيقي هاي ديگر يافت نميشود و اين موسيقي بيشتر بر روي سازهاي خشن وفريادهاي ناموزون تكيه دارد. چرا موسيقي ؟ حال اين سوال مطرح است كه چرا شيطان پرستان از موسيقي براي ترويج افكار خود استفاده مينمايند در پاسخ آن جواب هاي متعددي ميشود داد اما آنچيزهايي كه مهمتر از همه مينمايد اين موارد است:
موسيقي بعد از فيلم و سينما يكي از قدرتمند ترين ابزاريست كه بشر براي تحريك عواطف خود و ديگران از آن استفاده كرده است وبه خاطر همين قدرت است كه نحله هاي مختلفي كه انحراف فكري دارند غالبا از اين ابزار در راه ترويج افكار خود استفاده نموده اند و هر كدام سازي را به عنوان ساز رسمي و سازماني خود برگزيده اند به عنوان مثال فرقه صوفيه يكي از فرقي است كه موسيقي را از اركان خود ميداند و به همين خاطر تنبور را به عنوان ساز سازماني خود انتخاب نموده است. شيطان پرستان هم كه براي بقا و گسترش خود با تمام توان به ميدان مبارزه آمده اند از اين ابزار قدرتمند نيز غافل نشده اند و با تشكيل گروه هاي مختلف نوازندگي و ساخت سبكهاي مختلف موسيقي و انتخاب گيتار به عنوان ساز سازماني خود كوشيدند تا از موسيقي در كنار ديگر ابزار ترويج استفاده. اين قسمت از دو جهت قابل بررسي است اول از جهت افراد موثر در آن و دوم از جهت سبكهاي توليد شده در راستاي اين جريان. در 1960 كه شيطان پرستي به شدت مورد حمايت سرمايه داران صهيونيست قرار گرفت گروه هاي شيطان پرستي زيادي تشكيل شد. اما شايد مهمترين آنها گروهي بود كه آنتوان شزاندر لاوِی نويسنده، شاعر و فيلمساز در شهر سانفرانسيسكو با نام كليساي شيطان تشكيل داد .
همانطور که در بخش قبلی به آنها اشاره شد، استفاده از موسیقی و به تبع آن ظهور خوانندگان جدید به مثابه شیاطین نو، ظرفیتهای جدیدی را در اختیار شیطانپرستان قرار داد. "برایان هاگ وارنر" نام اصلی فردی است که امروز به "مرلین منسون" یا به اختصار (MM) شهرت یافته است. وی که اکنون علاوه بر هواداران چندین هزار نفری در اقصی نقاط جهان به عنوان شیطان بزرگ شناخته شد و مورد پرستش قرار میگیرد. او مانند سایر افرادی که از چهرههای شاخص شیطانپرستی به حساب میآیند دوران کودکی توام با سختیهای فراوان مانند فقر و تنگدستی را سپری کردهاست. "برایان وارنر" یا (MM) تاکنون توانسته است نقش یک منجی را برای شیطانپرستی ایفا کند و این افراد را از بنبست عزلت خارج کرده و مجددا به عرصه فعالیتهای اجتماعی وارد سازد. مرلین منسون نیز مانند سایر چهرههای شناخته شده شیطانیسم چندین مرحله در طول عمرش یعنی طی 38 سال گذشته، برای مدت چند ماه یا چند هفته از نظرها دور شده و پس از طی زمان موردنظر با ارائه یک کنسرت بزرگ و یا در چهرهای جدید و البته سخیفتر از گذشته ظاهر میشود . (شیطانپرستان ادعا میکنند که در این مدت به ملاقات شیطان و یا شیاطین میروند و دستوراتی را دریافت میکنند.) گفتنی است طبق اطلاعات موجود زمانی که این افراد "غیب" میشوند، جلساتی را با برخی مقامات بلندپایه امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی برگزار مینمایند و خواستههایشان را مبنی بر حمایتهای مالی، حقوقی و... بیان میکنند و از حمایت ایشان برخوردار میشوند. (نحوه ورود و شکل گیری گروههای شیطانپرستی در ایران(2)، خبرگزاری فارس، 11/10/1386.) محسن یکی از جوانانی که مدتهای زیادی با این افراد رفت و آمد داشته و بارها در مراسم آنها شرکت کرده است، میگوید: برای این افراد آهنگ جایگاه خاصی دارد و دِدمتال و بلکمتال از همه مهمترن. چون هر کسی که توی این سبک میخونه شیطونپرسته. محسن اعتقاد دارد که مهمترین خواننده در این سبک "مرلین منسون" است که سیدیهایش قیمت بالایی دارد. او این نام مستعار را از ترکیب نام بزرگترین قاتل آمریکایی یعنی منسون و نام یک کشیش به نام مرلین گرفته است. تمام آهنگهای منسون بسیار وحشیانه و همگی با مضمون پوچگرایی و شیطانپرستی است.
2 امروزه در هر خانه و يا مغازه اي و يا حتي در جيب افراد ابزار تكثير و انتقال اين نوع موسيقي وجود دارد و اين راحتي در تكثير و آسان در دسترس بودن يكي ديگر از دلايليست كه شيطان پرستان به موسيقي روي آوردند .
3 قدرت نفوذ بالاي موسيقي شايد دليل سومي باشد كه شيطان پرستها را در استفاده از موسيقي مصمم نموده است امروزه در خانه ماشين هاي شخصي و عمومي محل كار موبايلها و حتي اسباب بازي بچه ها از اين نوع موسيقي استفاده ميشود پس اين وسيله با نفوذ حامل خوبي براي يك اعتقاد مخرب است و شيطان پرستها از اين حامل به خوبي استفاده نمودند .
لاوي كه شخصيت قدرتمندي در مديريت افكار اطرافيان خود داشت با تشكيل كليساي شيطان و نوشتن انجيل شيطاني بزرگ ترين خدمت را به تفكر شيطان پرستي نوين نمود. او در اولين اقدام خود با ساخت كليساي شيطان يك معبد و مركز تجمع مستقل براي شيطان پرستان درست كرد.كليساي شيطان مكاني بود كه شيطان پرستان براي اعمال مذهبي خود مثل قرباني كردن ، جشن خون و ..به آن مكان ميرفتند. لاوي تلاش كرده بود كه مباني تفكري خود را در ساختار اين كليسا به كار ببرد او با شخم زدن يك قبرستان متروكه مقدار زيادي استخوان انسان جمع آوري كرد كه در تزئين كليساي شيطان و ساخت تالار جمجمه از آنها استفاده نمود.
Power By:
LoxBlog.Com |